
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دارای ویژگیهای شخصی فراوانی است که با هم ۱۴ تا از این خصلت هارا به شما معرفی میکنیم.
۱- پیروی از حضرت فاطمه علیها السّلام؛
قال المهدی علیه السّلام: «فی ابنة رسول الله لی اسوة حسنه» (کتاب الغیب ـ شیخ طوسی ـ ۲۸۵) دختر رسول خدا برای من اسوه و الگویی نیکوست.
۲- مقتدای حضرت عیسی علیه السّلام؛
حضرت مهدی علیه السّلام با حضرت عیسی علیه السّلام دور هم آیند و هنگام نماز فرا میرسد،حضرت مهدی علیه السّلام به حضرت عیسی میفرماید: بفرمائید جلو، حضرت عیسی علیه السّلام میگوید: نه، شما برای امامت نماز شایسته تر هستید، آنگاه حضرت عیسی علیه السّلام به آن حضرت اقتدا میکند و نماز را پشت سر او میخواند. (تذکر الخواص ۲/ ۳۲۵)
۳- محبوب امام صادق علیه السّلام؛
قال الصادق علیه السّلام: «لو ادرکته لخدمته ایام حیاتی» (الغیب ـ نعمانی ـ ۲۴۵ باب ۱۳ ح ۲۶) اگر دوران او را درک میکردم، همه زندگی ام را در خدمت به او میگذراندم.
امام رضا علیه السلام فرمودند: نشانه مهدی آن است که در سن پیری است ولی جوان به نظر میآید که هرکس او را ببیند گمان میکند که ۴۰ سال یا کمتر دارد و یکی دیگر از نشانه های او این است که با گذشت زمان تا هنگام رسیدن اجل اثر پیری در او مشاهده نمیشود
۴- ایجاد کننده وحدت؛
امام هادی علیه السلام : اوست که وحدت کلمه ایجاد میکند و نعمتهای الهی را به اتمام میرساند و خداوند به وسیله او حق را پابرجا و باطل را نابود میسازد. (یوم الخلاص، ۴۰۴)
۵- محوکننده باطل «و یزهق الباطل و هو مهدیکم المنتظره» (یوم الخلاص، ۴۰۴)
۶- سایه انداختن ابر سفید بر سر مبارک او؛
رسول اللّه صلّی الله علیه و اله: امام مهدی علیه السّلام در آخر الزمان ظهور میکند، ابر سفیدی بالای سرش حرکت میکند و در برابر خورشید وجود مقدسش سایه میاندازد. از میان ابر فرشته بانگ برمیآورد این مهدی است، از او پیروی کنید. (روزگار رهایی، ۱/ ۴۷۹)
۷- رزق مردم به برکت امام زمان علیه السّلام
۸- برپائی نظام هستی به برکت امام مهدی علیه السّلام
«بیمنه رزق الوری و بوجوه ثبتت الارض و السّماء» (دعای عدیله) به برکت او (امام مهدی علیه السّلام) به خلق روزی میرسد و به وجود او زمین و آسمان پابرجاست.
۹ـ رفع گرفتاری از مردم به برکت امام مهدی علیه السّلام
۱۰ـ امنیت مردم به برکت امام مهدی علیه السّلام
۱۱ـ انتقام گیرنده از دشمنان
۱۲ـ تأیید خاص الهی برای امام
۱۳ـ ظاهر شدن گنجهای زمین برای امام مهدی علیه السّلام
۱۴ـ جهانی بودن حکومت مهدی علیه السّلام

بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرين
کلمات کلیدی :
جبهه فرهنگی مردمی البرز, هیئت محبین المهدی (عج) منطقه چهارصددستگاه کرج, تشکل مردم نهاد جوانان کرانه نور هدایت, باشگاه فوتسال انصار ولایت
تو خیابون که راه می رفتم ناخداگاه چشمم میفتاد به خانم هایی که بدحجاب بودند. ازین وضع حسابی ناراحت وعصبی می شدم و سرم رو مینداختم پایین و افسوس می خوردم.
دلم میخواست یک کاری کنم اما چه کاری از دستم بر میومد؟ از طرفی پیامبر(ص) هم فرموده بودند : نگاه به نامحرم تیر زهر آلودی از تیرهای شیطان است. دلم می خواست به یک شکلی این تیر رو به سمت خود شیطان برگردونم که هم باعث ثواب بشه و هم باعث عاقبت بخیری زنان بد حجاب.
تا اینکه تصمیم گرفتم هر بار که ناخداگاه چشمم به خانم بد حجابی افتاد هم نگاهم رو ازش برگردونم و هم از طرف اون خانم یک صلوات بفرستم و هدیه کنم به خانم فاطمه زهرا (س) برای عاقبت بخیری اون خانمبدحجاب.
اینجوری هم من یک ثوابی می برم، هم اون خانم یک ثوابی می بره، هم برای عاقبت بخیریش کاری کرده بودم و هم اینکه تیر زهر آلود شیطان رو به سمت خودش برگردونده بودم.
حالا شما فکر کنین اگه همه آقایون اینکارو کنن اونوقت چی میشه؟؟؟
پ,ن : از وقتی که دارم اینکارو انجام میدم احساس خوبی بهم دست داده و حس رضایت دارم. شماهم امتحان کنین.

بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرين
کلمات کلیدی :
جبهه فرهنگی مردمی البرز, هیئت محبین المهدی (عج) منطقه چهارصددستگاه کرج, تشکل مردم نهاد جوانان کرانه نور هدایت, باشگاه فوتسال انصار ولایت
شعری که مقام معظم رهبری از شهریار برای مادر سادات طلب کردند
حاج محسن عسگری مداح اهل بیت و شاعر آئینی اهل تبریز می گوید: حضرت آیتالله خامنهای رهبر فرزانه انقلاب، در زمان ریاست جمهوری مسافرتی به تبریز داشتند که برنامههایشان فشرده بود. شب شعری گذاشته بودند برای شعرا و نهایت لطف ایشان بود که مداحها و شعرا هم شرکت داشته باشند منتها شرط کرده بودند، که در استانداری یک مجلسی بگذارید و شعرا را دعوت کنید حتماً استاد شهریار هم باشد و گفته بودند که ورود من(آیتالله خامنهای) به جلسه قبل از شهریار باشد و برنامه را طوری تنظیم کنید که بعد از ایشان، استاد شهریار در مجلس بیاید، من افتخار حضور در آن مجلس را داشتم.
آن موقع متوجه شدیم که چرا حضرت آقا چنین شرطی کرده که شهریار به پای ایشان بلند نشود بلکه ایشان به استقبال شهریار برود و عین جملهای هم که در اولین برخورد بعد از سلام و روبوسی با استاد داشتند فرمودند که از آرزوهای زندگیم زیارت حضرت عالی بود که امشب الحمدلله موفق شدم.
بعد با نهایت احترام او را آوردند بغل دستشان نشاندند و شروع کردیم به شعر خواندن که آخر سر از شهریار پرسیدند که برای امیرالمؤمنین(ع)، سیدالشهدا(ع) و برای آقا امام زمان(عج) اشعاری از شما خواندیم. برای مادرمان حضرت زهرا(س) کاری نکرده ای؟ ندیدم شعری برای حضرت زهرا(س) از شما. استاد فرمودند که چرا یک شعر دارم برای حضرت زهرا(س)، آن روز خدمت حضرت آیتالله خامنهای این شعرشان را خواندند:
ماه آن شب خموش و سرگردان روی صحــرا و دشـت میتابیـــد
رنـگ غم رنـگ حـزن پـــــرور ماه همـه جا را نمــوده بـــود سپیـــد
دانـه دانـه ستـاره بـر رخ چـــــرخ همچــون اشک یتیــم میلرزیـــد
خـواب گستـرده بــود خاموشی بــــرجـهــــان پــرده فرامــوشــــی
مـرغ شــــــب آرمیــده بــود آرام چشم ایــام رفـته بــود به خــواب
سـایه نـخلهـا بــه چــهره نـــور از سیاهی کشیده بـــود حجــاب
بـاد در جستوجوی گمشدهای چرخ میزد چو عاشقی بیتــاب
غــرق ،شـهر مـدینه سرتــــاسر در سکوتی عمیِِِـــق و رعــــب آور
میکشید انتظار، خاک آن شب مقــدم تـــازه مــهــــمـــانـــــی را
میربـود از کـف گــران مـــردی آســـمان همســـر جـــــوانـــی را
آتـش مرگ مادری میسوخت دل اطفـــال خستــــه جانـــــی را
مردم آرام لیک آهسته نوحه گر چهــــار طفـــل دل خـــــستــــــــه
بر سـر دوش جــسم بیجانی حمل میشـد به نقطهای مرمــوز
همه خواهان به دل، درازی شب گرچه شب بود تلخ و طاقت سوز
تا مــگر راز شب نــگردد فـــاش نبــــــرد پـــی به راز شب، دل روز
راز شـب بـــود پیــــکر زهـــــرا که شب آغوش خاک گشتش جا
راز شب بود بانـــویی معصــوم که چـــه او مــردی از زمانه نـــزاد
هیجده ساله بانویی پر شور که سیـــاه کـــرد چهـــره بیـــــداد
بانویی،که ازسخن به محضرعام ریـخت آتــــش به جان استبـــداد
بانویی شیردل، دلیر و شجاع که نـــمود از حقوق خویش دفـاع
گــرچه زن بــود لیــک مــردانــه از قیـــام آتشی عظیـــم افروخت
شعلــهای بــرکشیــد از ته دل که سیاه خرمن ستم را سوخت
درس احقاق حق و دفع ستم به جـــهان و جهانیـــان آموخـــت
مردم خفته را زخواب انگیخت آبــــروی ستمـــگــران را ریخـــــت

بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرين
کلمات کلیدی :
جبهه فرهنگی مردمی البرز, هیئت محبین المهدی (عج) منطقه چهارصددستگاه کرج, تشکل مردم نهاد جوانان کرانه نور هدایت, باشگاه فوتسال انصار ولایت
شعری که شاعر بزرگ جهان عرب درباره رهبر انقلاب
جواهری در صفحه اول این دیوان و به عنوان نوشته اهداء، قصیده ای سروده و در آن به مدح مقام معظم رهبری پرداخته است و در بیت آخر هم با اشاره به نام دیوان خود ذکریات، از رهبر انقلاب به خاطر محتوای آن طلب عفو کرد.
به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ "محمد مهدی جواهری" از بزرگترین شعرای جهان عرب در دوران معاصر است که به "شاعر العرب الأکبر" (بزرگترین شاعر عرب) و "شاعر الجمهوریة" مشهور است.
این شاعر شیعی مذهب در سال 1899 میلادی در نجف متولد شد و در دوران حکومت ملک فیصل به علت فشارهای سیاسی، عراق را به قصد ایران و سپس سوریه ترک نمود و سرانجام در سال 1997میلادی در دمشق دار فانی را وداع گفت.
از جواهری آثار فراوانی نظیر "دیوان الجواهري"، "ذكرياتي" (در سه جلد)، "بريد الغربة"، "الجواهري في العيون من أشعاره"و "بريد العودة" به جای مانده است.
همچنین ترجمه کتاب "جنایت روس و انگلستان در ایران" تحت عنوان "جنایة الروس والإنجلیز في ایران" نیز از آثار اوست.
این شاعر صاحب نام شیعه٬ در سال 1995میلادی با «حضرت آیت الله العظمی خامنه ای» رهبر معظم انقلاب اسلامی در تهران دیدار کرد.
وی در این دیدار یک نسخه از یکی از دواوین شعر خود ـ با نام "ذکریات" ـ را به ایشان اهداء کرد.
جواهری در صفحه اول این دیوان و به عنوان نوشته اهداء، قصیده ای سروده و در آن به مدح مقام معظم رهبری پرداخته است و در بیت آخر هم با اشاره به نام دیوان خود ذکریات، از رهبر انقلاب به خاطر محتوای آن طلب عفو کرد.
سَيّدي أيّها الأعز الأجَل / أنتَ ذو مِنّة وَأنتَ المدِل
َعجَزُ الحرف أن يُوفّي عظيماً / كُل ما قيل في سِواه يَقِل
أيّها الشامِخ الذي شاءَهُ اللهُ / زَعيماً لِثَورَةِ تَستَهِل
لَكَ في ذِمّة الإله يَمينٌ / يَدٌ مَن مَسّها بِسوءِ تَشِل
لَكَ في السّلم مِنبَرٌ لا يُجارى / لَكَ في الحرب مِضرَب لا يَفِل
لَكَ أهلٌ فَوقَ الذرى وَمَحَل / لَكَ بَعدَ المكرُمات وَقَبل
فإغتَفِر لي ما جاءَ في ذِكرياتي / يا عَطوفاً عَلى خُطى مَن يَزِل
ترجمه این شعر به زبان فارسی:
مولای من ای سرور والا مرتبه / نعمتت بس بزرگ است و تویی رهنما
کلمات از بیان مرتبه والای تو عاجز است / وهر چه در حق تو بگوییم نا چیز است
ای در بلندا که خداوند اراده نموده است / رهبر انقلابی باشی که روز به روز قوی تر می شود.
تو در پیشگاه خدا پیمان بسته ای / دستی که به ناشایست بر آن دراز شود را نابود کنی
در صلح بیانی داری بی نظیر / ودر جنگ پایگاهی داری که از پا نمی ایستد
تو خاندانی داری که در قله شرف قرار دارند / وجایگاه تو تمام فضائل را در بر می گیرد
ای آنکه بر لغزش کننده مهربان و عطوف است / از اشتباهاتم در دیوان "ذکریات" بگذر

بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرين
کلمات کلیدی :
جبهه فرهنگی مردمی البرز, هیئت محبین المهدی (عج) منطقه چهارصددستگاه کرج, تشکل مردم نهاد جوانان کرانه نور هدایت, باشگاه فوتسال انصار ولایت
دغدغه ما و دغدغه آقا
در سفرهای مردمی که با ماشین انجام میشود، ترس بمب گذاری داشتیم و به آقا گفتیم: این دیدارها را کنسل کنیم!!!!!
گفتند: چرا؟ دلیل را گفتیم. ولی آقا فرمودند: برعکس شما ، من ترس دارم که یک نفر در این ازدحام جمعیت زیر ماشین نرود، و بخاطر همین از اول آیه الکرسی می خوانم و به مردم فوت می کنم تا زیر ماشین نروند…
به نقل از:سردار نجات

بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرين
کلمات کلیدی :
جبهه فرهنگی مردمی البرز, هیئت محبین المهدی (عج) منطقه چهارصددستگاه کرج, تشکل مردم نهاد جوانان کرانه نور هدایت, باشگاه فوتسال انصار ولایت
آلبوم خاطرات هیئت محبین المهدی (عج) نیمه شعبان

بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرين
کلمات کلیدی :
جبهه فرهنگی مردمی البرز, هیئت محبین المهدی (عج) منطقه چهارصددستگاه کرج, تشکل مردم نهاد جوانان کرانه نور هدایت, باشگاه فوتسال انصار ولایت
از نسل حیدری و دلاورتر از تو نیست
یعنی پس از علی علی اکبرتر از تو نیست
منطق قبول داشت که با خلق و خوی تو
شخصی میان خلق پیمبرتر از تو نیست
میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام مبارک باد

بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرين
کلمات کلیدی :
جبهه فرهنگی مردمی البرز, هیئت محبین المهدی (عج) منطقه چهارصددستگاه کرج, تشکل مردم نهاد جوانان کرانه نور هدایت, باشگاه فوتسال انصار ولایت
اولين نفري كه به جهنم مي رود؛ كيست؟
قال اباعبدالله الحسين عليه السلام: یاهذا کفّ عن الغیبة فإنها أدام کلاب النّار
شخصي نزد امام حسين از کسي غيبت کرد، امام فرمود:
اي فلاني دست از غيبت بردار زيرا غيبت نان و خورش سگهاي دوزخ است.[منبع :تحف العقول، صفحه 177 ]
از سوى خدا به موسى وحى شد:
هر غيبت كننده اى كه با توبه از دنيا برود، آخرين كسى است كه به بهشت وارد مىشود و هر غيبت كننده اى كه بر آن اصرار داشته باشد، و با اين حال از دنيا برود و توبه نكند، اوّلين كسى است كه داخل دوزخ میگردد منبع : إرشاد القلوب إلى الصواب ، جلد1 ؛صفحه 116
داستانك:
به شخصي گفتند: شنیدیم كه مىخواهى همسرت را طلاق بدهى؟ گفت: بله،
گفتند: چرا میخواهى او را طلاق بدهى؟ گفت: او ناموس من است، الان خودش هم در این مجلس نیست، من حق ندارم از او غیبت كنم. شما سؤال بدى كردید.
زن را طلاق داد و زن هم بعد از مدتى طبق حكم فقه رفت و شوهر كرد. سال بعد رفقا به او گفتند: راستى زنت را پارسال چرا طلاق دادى؟
گفت: او الان زن من نیست، ناموس دیگران است، خدا به من اجازه نمیدهد كه پشت سر ناموس مردم حرف بزنم.شما این سؤالتان بیجا است كه از من میپرسید.

بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرين
کلمات کلیدی :
جبهه فرهنگی مردمی البرز, هیئت محبین المهدی (عج) منطقه چهارصددستگاه کرج, تشکل مردم نهاد جوانان کرانه نور هدایت, باشگاه فوتسال انصار ولایت
چيزي كه شب اول قبر به دردم خورد!
حضرت آيت الله مرعشي نجفي مي فرمودند:
شب اول قبر آیتالله شیخ مرتضی حائری قدس سرّه، برایش نماز لیلة الدّفن خواندم، همان نمازی که در بین مردم به نماز وحشت معروف است. بعدش هم یک سوره یاسین قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هدیه کردم،. چند شب بعد او را در عالم خواب دیدم. حواسم بود که از دنیا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟!
پرسیدم: آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر میآمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشتهای دور صحبت کند شروع کرد به تعریف کردن... وقتی از خیلی مراحل گذشتیم، همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل میدیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشهای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی میآید. صداهایی رعبآور و وحشتافزا! صداهایی نامأنوس که موهایم را بر بدنم راست میکرد. به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود. بیابانی بود برهوت با افقی بیانتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک میشدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه میکشید و مانع از آن میشد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم.
انگار داشتند با هم حرف میزدند و مرا به یکدیگر نشان میدادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم جیغ بزنم ولی صدایم در نمیآمد. تنها دهانم باز و بسته میشد و داشت نفسم بند میآمد. بدجوری احساس بیکسی غربت کردم:
- خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم....
همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من میآمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر میشد آن دو نفر آتشین عقبتر و عقبتر میرفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند.
نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. نوری چشم نواز آرامش بخش. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟
من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، آن هم چه ترسی! هرگز در تمام عمرم تا به این حد نترسیده بودم. اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ترک میشدم و خدا میداند چه بلایی بر سر من میآوردند.
بعد به خودم جرأت بیشتر دادم و پرسیدم: راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید.
و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من مینگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا هستم. آقای حائری! شما 38 مرتبه به زیارت من آمدید من هم 38 مرتبه به بازدیدتان خواهم آمد، این اولین مرتبهاش بود؛ 37 بار دیگر هم خواهم آمد...
[منبع: كرامات امام رضا عليه السلام از زبان بزرگان ؛ صفحه 29]

بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرين
کلمات کلیدی :
جبهه فرهنگی مردمی البرز, هیئت محبین المهدی (عج) منطقه چهارصددستگاه کرج, تشکل مردم نهاد جوانان کرانه نور هدایت, باشگاه فوتسال انصار ولایت
در حديثي از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه: پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمودند:
شعبان ،ماه من است . در اين ماه بر من ، بسيار صلوات بفرستيد [زادالمعاد،صفحه49]
داستانك:
حجت الاسلام محقق (داماد آيت الله گلپايگاني) مي فرمود:
مرحوم آخوند ملاعلي همداني رحمت الله حكايت نموده اند : روزي پير مردي جهت حساب خمس و زكات ، پيش من آمد . متوجه شدم از آن پيرمرد بوي عطر عجيبي بر مشامم مي رسد كه تا به حال نظير آن را استشمام نكرده ام .
از او پرسيدم : اي پيرمرد ، از چه عطري استفاده مي كني ؟
گفت : حضرت آيت الله ، اين بوي خوش ، قصه اي دارد كه تاكنون آن را براي احدي نقل نكرده ام اما چون شما آقاي ما هستي ، برايتان تعريف مي كنم . قصه اين است كه :
شبي در عالم خواب پيامبر خدا صلي الله عليه و اله وسلم را زيارت نمودم ، در حالي كه آن حضرت نشسته بودند و حدود ده يا بيست نفر اطراف ايشان حضور داشتند و من هم در آن مجلس بودم . حضرت فرمودند : كدام يك از شما بر من زياد صلوات مي فرستيد ؟ مي خواستم بگويم كه من زياد صلوات مي فرستم ، اما ساكت شدم .
بار دوم پرسيدند ، باز هم كسي پاسخ نگفت براي بار سوم حضرت فرمودند : كدام يك از شما بر من زياد صلوات مي فرستد ؟ مي خواستم بگويم من ، كه با خود فكر كردم شايد ديگران بيشتر از من صلوات مي فرستند .
پس آنگاه پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله وسلم بلند شده و خطاب به من فرمودند : شما بر من زياد صلوات مي فرستي ، و لبان مرا بوسيد. [كتاب صلوات صفحه 122]

بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرين
کلمات کلیدی :
جبهه فرهنگی مردمی البرز, هیئت محبین المهدی (عج) منطقه چهارصددستگاه کرج, تشکل مردم نهاد جوانان کرانه نور هدایت, باشگاه فوتسال انصار ولایت